در سوگ آ علیداد خدر سُهر رستم شور بخت بختیاری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 18 اسفند 1390
بازدید : 8680
نویسنده : فریدون عباسی

بخش دوم در سوگ آعلیداد خدر سهر

ترجمه به فارسی معیار:

 

آقا حسین بیاد بیاور از آخرین جنگ من( بخاطر پیروزی شما) که ( دشمن را) در پیش اسب وزنه اسد خان تا تیغه کوه دنبال کردم.

 

آحسین مُنه مَکش مُ تاته زاتم تفنگچین سنگرت سُوار نیاتم

 

a hosin mone makosh mo ta-te zatom tofanchin sangaret sovar ni-yatom

 

ترجمه به فارسی معیار:

 

آقا حسین مرا نکش من عمو زاده تو هستم من تفنگچی سنگر تو و سوار پیش مرگ تو هستم.

 

آعلیداد را در گورستان قلعه مشتری دفن کردند، او حال دارای مقبره است. اورا بهنگام بهار که کشته شده بود ، تازه دفن کرده بودند، هنوز قبر او با مصالح محکم درست نشده بود، که بدلیل رگبار و رعد وبرق و رانش زمین قبر او شکاف بر داشت، و جسد درزیر خاک بسیاری جابجا و پنهان شده بود، و تصور میکردند، که او از گور برخاسته و خود را مخفی کرده است. این خبر که به اصلان خان میرسد ، به وحشت می افتد، و میگوید:" علیداد تیر بند داشت ، و زنده شده است، و اکنون در فکر انتقام است." اصلان خان از ترس انتقام آعلیداد، شبانه و بی موقع بارکردند ، و با خانواده خود بسوی ییلاق کوچ کردند. آنها سخت از تفنگ هجی در دست آعلیداد میترسیدند، و میگفتند" اُ وا تفنگ هجی تره قری نِه مِن مُن " o va tofang haji tare qeri ne men mon یعنی او با تفنگ هجی میتواند، مارا پراکند کند.

 

پس از آنکه آعلیدادرا کشتند، تفنگ هجی را به آ بندر احمد خسروی دادند، ولی او نمی توانست ، از آن خوب استفاده کند. هنگامیکه در ییلاق سیلاخور از میان " غراوه؟" آب چغاخور گله گرازی بیرون آمد، آبندر از روی اسب تیری بسوی گرازها انداخت ، ولی چون قدرت لگد زنی تفنگ زیاد بود، و آبندر قادر به مقاومت در برابر پسزنی تفنگ قدرتمند اسد خان شیر کش نبود ، تفنگ او را ازاسب به زمین پرت کرد.

 

شاعر بختیاری در این باب میگوید:

 

هجینه بندر گِرید نداره فندس بستس به گلِ گراز ز اسب وِر ندس

 

haji-ne badar greyid nadare fendes bestes be galle goraz ze asb verondes

 

 

 

ترجمه به فارسی معیار:

 

تفنگ هجی ( اسد خان را) آبندر احمد خسروی گرفت ، ولی شیوه کاربرد آنرا نمی دانست، پس هنگامیکه با آن بسوی یک گله گراز تیر اندازی کرد، از اسب پرتاب شد.

 

وزنه پیر، هجی بلند وا کج صیدال  آرمون مند به دلم تقاص ابدال

 

vazne pir haji boland va kaje seydal aremon vand be delom taqas abdal

 

ترجمه به فارسی معیار:

 

اسب وزنه پیر، تفنگ دراز هجی با شمشیر کج اسد خان ( که ظاهراً به آصیدال یکی از دلاوران بختیاری رسیده بود) آرزو ماند به دلم انتقام ابدال

 

آ ابدال عموی آعلیدادبود، که او نیز بدست حسینقلی خان دورکی کشته شده بود.

 

پس از واقعه قتل آعلیداد، خانواده او از بیم نسل کشی حسینقلیخان دورکی به آنسوی مسجد سلیمان " تش بند" دینارون کوچ کردند، و دیگر باز نگشتند.

 

 

 

شاعری که شعر های بالا را گفته است، مردی بنام قربانعلی از ایل زراسوند بود، که کسی بهتر از او نمی توانست، این شعر هارا به آواز خوش دکلمه کند. بهمین علت در آن دوره اغلب خوانین طوایف مختلف بختیاری اورا برای شعر خوانی به مجالس خود دعوت میکردند، او مردی نیک سیرت و خوش مشرب بود، و شهرت خوبی داشت.

 

 

 

از شعر های معروف او برای مرثیه علیداد دو بند زیر است.

 

زخم کارد زخم قمه زخم قداره زخم خنجر اِکنه( میکند) دلبند پاره

 

علیداد مننین (ma-ne-nin نگذارید) به گور تنگی بساکم ( basakom شاید) به وقت جنگ ونه ( vane بندازد) تفنگی ( تیری).

 تذکر: وجه  فعل مگذارید که یک صورت جمع منفی فعل " نهادن " است. و بصورت na-ne-ni-in  میتوان آنرا آوا نویسی کرد حال- آینده را نشان میدهد، .و مانند افعال جمع سومری  nu-ne-ni-in   است.و یکی از دلائل همسانی این دو زبان یعنی بختیاری و سومری است..

 

 

 

 

در پایان باید گفته شود، که اعمال حسینقلیخان دورکی ، و جعفرقلیخان بهداروند، معلول دوره ای از تاریخ ایران است، که دوره پهلوانی و جوانمردی با قتل بیرحمانه لطفعلیخان زند، مرگ اسدخان بهداروند، و محمد تقی خان چارلنگ و مردان بزرگی که تنها جنگ مردانه را نشانه شجاعت میدانستند، به سر آمده بود. نظریه آغا محمد خان قاجار که دغلکاری روباه را برتر از قدرت شیر میدانست ، پیروزی های ملموسی را برای قبیله کوچک او ببار آورده بود. بین قدرت دوستان طالبان بسیاری داشت. اومانند حکام ماکیاولیست همزمان خود در اروپا دوستدار افکار " ماکیاولی" سیاستمدار ایتالیائی قرون وسطا بود، که معتقد بود ، علت عقب افتادگی ایتالیا ، حکومت های مستقل و ضعیف دولت شهر های ایتالیا است، او میگفت ، که ایتالیائی شجاعت دارد، ولی سیاست ( دغلکاری؟) نمیداند. او چاره کار را برای پیشرفت ایتالیا دیکتاتوری برای اتحاد و پیشرفت میدانست . از اینرو موافقان او اورا مردی میهن دوست و دوستدار ایتالیا میدانستند. ولی آموزه های او که دستاویزی برای خود کامگان اروپا و ممالک دیگر شده بود، کشتار های هول انگیزی را در تاریخ بیشتر کشورهای جهان رقم زد. از اینرو مخالفین او "ماکیاولی " را شیطان مجسم میدانستند.

 

نتیجه بکارگیری رهنمود های او حد اقل در دوره چهار شاه نخست قاجار، در ایران ظهور مشروطیت وفروپاشی قاجاریه بود، همین شیوه جهانداری، دولت پهناور ترکان عثمانی را هم ناباورانه مضمحل کرد. شاد باشید.




:: برچسب‌ها: جنگهای دو طایفه بزرگ بختیاری بهداروند و دورکی , هالوزال , خوانین راکی ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
آرمان البرزی در تاریخ : 1404/4/23/1 - - گفته است :
جناب عباسی زن آعلیداد دختر کلبعلی خان دورکی بود بی بی نوریجان...که این داستان تاریخی تلخ شیرین توی کتاب نه دال هم هستش به نویسندگی دکتر اردشیر صالح پور بود ..که برای بدست آوردن اطلاعات دقیق چنسالی زحمت کشید که مبادا این داستان دوست‌داشتنی تلخ شیرین تحریف شود و خیانتی به آیندگان و گذشته مان شود بعد شما خیلی راحت دوست عزیز میای و بدون تحقیق میگی زنش دختر فلانی بود؟؟ عجب یکم قبل نوشتن مطلبی چیزی تحقیق کنید بپرسید و پرسیدن عیب نیست ندانستن چیزی اونم توی این روزگار و نشر دادنش عیبه و درست نیست...دکتر اردشیر صالح‌پور از عموی بنده آخسرو البرزی که کلانتر ایل خدرسرخ بود در ۱۹سالگی کلانتری ایل رو بدست گرفت و یکسال حضرات شهبازی و سال دیگ عموی بنده کلانتری ایل بدستش می‌رسید حضرات شهبازی که از نوادگان شهباز هستند نوادگان آمحمد علی خدرسرخ هستند..از نزدیک ترین مردمان به آعلیداد بزرگ و پهلوان ..دکتر اردشیر صالح‌پور وقتی کتاب تموم کرد و از خیلی ها کمک گرفت تا مطمن شود داستان بدون شبه و ابهام نوشته و به پایان می‌رسد خیلی زحمت کشید..ولی بازهم خیلی ها ناراحت و یکم نه همش رو قبول ندارند و میگن اونجا و اونجاش درست نیست ولی یچیزش کاملآ درسته که زنش بی بی نوریجان دختر خان دورکی ینی کلبعلی بوده نه کسی ک شما اسمش بردی حداقل میخای چیزی نشر بدی مطمن شو یا کتابش بخون

<-CommentGAvator->
آرمان البرزی در تاریخ : 1404/4/23/1 - - گفته است :
آعلیداد خدر سرخ پسر آمحمدعلی و نوه شعبان خدر سرخ بود. آ شعبان مردی شریف و زحمت کش بود که از هر دو گوش از نعمت شنوائی بی بهره بود اما این نقص عضو چیزی از قابلیتهای ذاتی و شایستگی های این بزرگ مرد ایلیاتی نکاست. وی که خود از نسل مردان نجیب و بزرگی بود ، نسلی از خود برجای گذاشت که شهره در بختیاری شدند. آ محمدعلی که در سلسله مراتب ایلی متعلق به تیره خدرسرخ از طایفه زراسوند از شاخه دورکی هفت لنگ بختیاری بود ، صاحب چند فرزند پسر شد: علی باز ، شهباز( در جنگ منار کشته شد) ، علیداد و.... اگر چه همه پسران آمحمدعلی مردانی دلیر و بزرگ بودند اما از بین آنها « آعلیداد» برجسته تر و درخشان تر بود. علیداد جوانی خوش سیما ، خوش برخورد ، خوش آواز ، خوش محاوره بود. اخلاقی نیک و رفتاری پسندیده داشت. میانه بالا و دارای موی و سبیلی زرد بود. تیراندازی بی مانند ، شناگری بی همتا ، سوارکاری ماهر ،جنگجویی بی باک و شمشیر زنی بی نظیر و بسیار متهور و بی باک بود. در شکار حیوانات وحشی مهارت بسیار زیادی داشت ، صیادی بی مانند بود ، بارها مهارت خود را در شکار شیر ، پلنگ و خرس به نمایش گذاشت. نقل می کنند، وقتی با گراز روبرو می شد ، از پیش او دور نمی شد ، یا گراز مادیان را می کشت یا او گراز را می زد ، غالباً نیز او گراز را می کشت.
علیداد تفنگ و اسب معروفی داشت: تفنگ وی معروف به تفنگ «حجی» و اسبش معروف به « وزنه» بود. تفنگ علیداد از این جهت «حجی » نام داشت چون متعلق به حاج مصطفی بود. نام دیگر تفنگ « نه دال» ( نه کرکس) بود. زیرا آعلیداد همزمان با یک شلیک نه کرکس را شکار کرد. نقل کرده اند اين تفنگ از طرف دولت عثماني به اسد خان شيركش پدرجعفرقلي خان هديه داده شده بود. .بعد از مرگ اسدخان کسی قادر نبود با آن تیراندازی کند. تا اینکه مردی ستبر و ورزیده از علاء الدین وند ها که نگهبان دز ملکان بود ، توانست از آن استفاده کند. نقل می کنند در جریان یک کشمکش که وی قصد داشت به قافله «گندلی ها» دستبرد بزند ، گرفتار شد. تفنگ او را گرفتند و به ابدال خان دادند. ابدال خان نیز تفنگ را که بسیار بی نظیر بود به آعلیداد داد. تفنگ چهارپاره ، مهماتش سرب یا باروت بود که از اندازه های معمولی آن بزرگ تر بود به همین دلیل به آن چهار پاره بزرگ یا گرازکش می گفتند. تفنگ نه دال با تمام تفنگهاي زمان خود فرق داشت ، سرب وباروت آن تقريبا سه برابر تفنگهاي معمولي بود. می گویند بعد از اسدخان فقط آعليداد مي توانست سوار بر اسب با آن شليك كند.
اسب وزنه: که از نژاد وزنه غرازی بود. هیکلی ستبر داشت ، شکم او نزدیک زمین بود ، سرو گردنی بسیار زیبا بود. رنگ او میانه کرن و کهر بود. پیشانی کشیده داشت. چهار دست و پایش سفید رنگ بود. این اسب متعلق به جعفرقلی خان بهداروند بود ، وقتی در اصفهان گرفتار شد ، اسب به دست دولت افتاد. کلبعلی خان آن را از دیوانیان خریده بود به آعلیداد داد.
علی داد که به واسطه دلاوری و شجاعت بی مانندش یکی از ارکان اصلی نیروی جنگی دورکی ها و بختیاری ها بشمار می رفت ، به سرعت مورد توجه ویژه خوانین قرار گرفت و در زمره ی محارم و مشاوران مخصوص روسای بختیاری قرار گرفت. با « بی بی نوریجان» دختر کلبعلی خان که زنی بسیار زیبا و شایسته بود ازدواج کرد. علی داد که در جوانی به قتل رسید و چند سالی از ازدواجش نمی گذاشت تنها دو دختر داشت: یکی در جوانی، قبل از اینکه ازدواج کند ، فوت کرد. دختر دیگرش زن سهراب پسر آقا اسماعیل راکی بود

<-CommentGAvator->
آرمان البرزی در تاریخ : 1404/4/23/1 - - گفته است :
کریم برادر بار آخرت باشد حرف میزنی و کامنت بیخود می‌زاری... وگرنه باهات برخورد میشه صنعتی میکشی؟؟ ها مشخص که یچیزی کشیدی و این کامنت هارو گذاشتی لطفا تاریخ به دروغ نگید دوستمون محمد کاظمی هم درست می فرماید من از طایفه خدرسرخ هستم و لطفا از چیزی مطمن نیستید دوستان یک داستانی رو ک تاریخی هم هستش نشر ندید تا مطمن نشدید کامل بجای حرف زدن و کامنت گذاشتن های ببخودتون ک دروغ هم توش هست تحقیق کنید از بقیه بزرگان و کسایی ک تاریخ دوستدارن بپرسید شمایی ک حتی تاریخ قومتون بلد نیستید چطور میخاین توی یک جمعی که همه باسواد هستند صحبت کنید؟؟؟ افسوس به این مردم و کسایی که خیانتکاری توذات و خونشون رخنه کرده کسایی که تاریخ تحریف و بدروغ مینویسند و میگن و هیچ ترسو ابایی هم ازش ندارن و براحتی زندگی میکنن با وجدانی بی خیال..من نظر شخصیم این خیلی معذرت البت کسی که تاریخی رو بدروغ به آیندگان و بقیه بگه دست کمی از وطن فروشان و آدم فروشان ندارن شاید به مراتب بدتر باشه....این دوستمون کریم هم از این قائله مستثنا نیست البت این شخص دلم برایش می‌سوزه احتمال زیاد چیزی می‌کشه که اینجوری حرف میزنه و میگه کشته نشدند آعلیداد و برادراش و بقیه ک باهاش بودند...بعد میگ عده ای دیده بودند از قبر در اومده و میدویده کرده و میگه من میگم ایجور بود اوجور بود.....یا واقعاً نشئه هستی کریم و داری مزخرف میگی حالیت نیست چی میگی چون داری بما توهین میکنی به کل طایفه بختیاری الخصوص طایفه ما..اگر واقعاً روی حرفت هستی ثابت من بهم ولی بیا روبروم اهواز هستم شمارمم میدمت زنگ بهم بزن بمن ثابت کن حرفات...نامردم همینجا ازت معذرت خواهی نکنم..ولی اگر ثابت نکردی و دیدم نشئه نکردی و از روی غرض حرف زدی نه نادانی...کاری باهات میکنم ک بیای معذرت خواهی کنی و گوشیتم بعدش بفروشی برای خرج عملت دوست عزیز....پس حدت بدون دارم کاملا جدی بهت میگم..بار آخرت باشه حرف میزنی و چیزی ک با عقل جور در نمیاد نشر بدی فهمیدی این فرصت آخرت...بدرد نخوره توهمی

<-CommentGAvator->
محمد عباسی راکی در تاریخ : 1398/1/16/5 - - گفته است :
سلام
زن آعلیداد خدرسرخ ،دختر آسهراب راکی و نوه طهماسب خان راکی بود و در کتاب سردار ظفر هم توضیح داده
در خصوص اسب جعفر قلی خان بهداروند هم ،اسب متعلق به آنادعلی راکی بود که پس از کشته شدن به جعفرقلی خان پسر خواهرش رسید اشعار فلکلوارجنگ ۹۰۰۰ مشخص کرده

<-CommentGAvator->
محمدرضا کاظمی نورالدینوند کیارسی در تاریخ : 1395/6/27/6 - - گفته است :
درور بر جناب عباسی دوست داشتنی


استاد ارجمند مطالب شما را بدلیل علاقه زیادی که به شما دارم بدقت مطالعه میکنم


راوی در جریان داستان غم انگیز آ علیداد خدر سحر چند نکته را اشتباها یا از سر نا اگاهی بعرض مبارک شما رسانده است بشرح ذیل:


چون فی البداعه مینویسم چنانچه نیاز به مطالب بیشتری داشته باشید از طریق ایمیل در خدمت شما هستم اما


1- همسر آ علیداد دختر کلبعلی خان دورکی عموی حسینقلی خان بوده نه دختر حسینقلی خانآ علیداد باجناق جعفرقلی خان بهداروند بوده یعنی بی بی ستاره خواهر زن آ علیداد بوده است


2- حضرات بهداروند هرگز با اطلاع جعفرقلی خان نقشه کشتن آ علیداد را نداشتند فقط معترض بودند که چرا وزنه و کج و حجی را به وی هدیه کرده است


3- آ علیداد با وساطتت بزرگان دورکی و با احترام فراوان از جعفرقلی خان و بهداروندان خداحافظی کرد و هنگا خداحافظی بهداروندان اعتراض شدید کردند که چرا هدیه دادی او هم گفت اگر میتوانید بروید و تفنگ و شمشیر و اسب را از وی بگیرید انها هم تاخت کردند اما به آ علیداد نرسیدند و با شلیک سهمگین حجی دست از تعقیب بر داشتند و شاعر این شعر را میگوید


صد درم ز سنگ شاه تیر تفنگم


هر کی که نه دال دید نیا و جنگم


4- حیدر پسر ا علیداد نبود زیرا ا علیداد صاحب پسر نشد حیدر فرزند کوچک کلبعلی خان دورکی و برادر زن ا علیداد و برادر ابدال خان بوده است که با چاقوی قلم تراش گلوی او بریده شد ضمنا حسینقلی خان اصلا وارد به معرکه نشد و خودش را به تجاهل و عدم اطلاع زده بود کسی که کارد را در کتف ا علیداد کرد امامقلی بود که پای خود را روی قبای ا علیداد گذاشت


6- ا علیداد کارد و شمشیر و اسلحه بهمراه خود نداشت که فرصت نکند از انها استفاده کند


زن آ علیداد را رضاقلی برادر حسینقلی برد بی بی نوریجان اگر اشتباه نکنم


نیری جون کم بخور ز کف و خینم


تفنگ حجی را ا بندر زراسوند بر


حجیمه بندر بورد نداره فندس


وندسه گله گراز ز اسب ورندس


و شمشیر کج را هم به کس دیگری دادند


زن ابدال خان را هم یکی دیگر از حضرات به عقد خود در اورد خلاصه این چند کبمه را محض اطلاع نوشتم که گفتار کیخا زیاد کامل نیست و باعث نقد زیاد میشود


سپاس از شما عزیز زحمت کش خدا قوت

<-CommentGAvator->
سیاوش در تاریخ : 1394/2/12/6 - - گفته است :
باسلام خواستم بدونم رشادت های بلیوندها درجریان آعلیداد خدرسرخ چه بود

<-CommentGAvator->
کریم در تاریخ : 1392/8/19/7 - - گفته است :
سلام همه بختیاریها از یک رگ اند و همه انسانها از یک پدرو افریده خدایند توکل و توسل فقط خدا و افریدگار همه خدا است و بازگشت همه بسوی او است تمام کهکشانهاو سایر را خدا افریده و کتب مقدس برای انسانها قرارداده و شریک و فرزند ندارد و عشق فقط برای خدا و و عشق جهت بهشت نوعی معامله است و قبول نیست و اساتید و معلمین ما در این راه اهلبیت و انبیا هستنداسلام کاملترین دین است و قران کتاب اسمانی است و در صحیفه سجادیه میتوان دیدگاه اهلبیت در باره خدا را خواند ما باید زمینه سازی در حد توان جهت مهدی ع نماییم قران کتاب راهنما است و من هم در حد توان برنامه دارم و اماده است و طی ماههای بعد انتشار شود از نظامی هم در سطح منظومه شمسی حرفها داریم عمل بینام و برای خدا و از خاکیم و عددی نیستیم و اسم مقام نخواهیم موفق باشید

<-CommentGAvator->
کریم در تاریخ : 1392/8/19/7 - - گفته است :
سلام همه بختیاریها از یک رگ اند و همه انسانها از یک پدرو افریده خدایند توکل و توسل فقط خدا و افریدگار همه خدا است و بازگشت همه بسوی او است تمام کهکشانهاو سایر را خدا افریده و کتب مقدس برای انسانها قرارداده و شریک و فرزند ندارد و عشق فقط برای خدا و و عشق جهت بهشت نوعی معامله است و قبول نیست و اساتید و معلمین ما در این راه اهلبیت و انبیا هستنداسلام کاملترین دین است و قران کتاب اسمانی است و در صحیفه سجادیه میتوان دیدگاه اهلبیت در باره خدا را خواند ما باید زمینه سازی در حد توان جهت مهدی ع نماییم قران کتاب راهنما است و من هم در حد توان برنامه دارم و اماده است و طی ماههای بعد انتشار شود از نظامی هم در سطح منظومه شمسی حرفها داریم عمل بینام و برای خدا و از خاکیم و عددی نیستیم و اسم مقام نخواهیم موفق باشید

<-CommentGAvator->
کریم در تاریخ : 1392/8/16/4 - - گفته است :
سلام تمام بختیاریها و سایر بگویند اعلیداد و ابوالفتح خان و حیدر خان کشته شدند من میگم نخیر و ضمنا عده ای دیده بودندکه اعلیداد از قبر بیرون امده و میدویده ضمنا شاید شاید شاید حیدرخان 300فرزند از نسلش باقی باشد و باان دونفر بشند حدود 600نفر حیدر خان قد بلند سفیدرو بیمار و جدشان قبر بزرگ و خیر بوده و شکار بز کوهی میکردند موهای بور و سایر خصوصیات وژنتیکی خاص غیر قابل تغییر پس همه تون بگید مردن من برا خودم میگم زنده بودن

<-CommentGAvator->
کریم در تاریخ : 1392/8/16/4 - - گفته است :
سلام تمام بختیاریها و سایر بگویند اعلیداد و ابوالفتح خان و حیدر خان کشته شدند من میگم نخیر و ضمنا عده ای دیده بودندکه اعلیداد از قبر بیرون امده و میدویده ضمنا شاید شاید شاید حیدرخان 300فرزند از نسلش باقی باشد و باان دونفر بشند حدود 600نفر حیدر خان قد بلند سفیدرو بیمار و جدشان قبر بزرگ و خیر بوده و شکار بز کوهی میکردند موهای بور و سایر خصوصیات وژنتیکی خاص غیر قابل تغییر پس همه تون بگید مردن من برا خودم میگم زنده بودن


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 38
بازدید هفته : 75
بازدید ماه : 373
بازدید کل : 75233
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 127
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com